گروه فرهنگ و هنر: فیلم سیاه و سفید همچون گونهای رو به انقراض هر ساله کمتر و کمتر تولید میشود اما هنوز هم میتوان در میان آثار اکران شده ظرف یک دهه گذشته به تعدادی از فیلمهای شاخص سیاه و سفید برخورد کرد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجیکالا مگ، در میان تعداد کثیر آثار رنگی بعضی فیلمهای خاص متعلق به جریانهای کمتر عامهپسند سینما، گاهی اوقات بعضی فیلمهای کمبودجه و بعضی مواقع فیلمهایی که مدل داستانگویی یا عناصر فرمیشان سیاه و سفیدبودن را الزامی کرده، ساخته میشوند.
به هر حال این نکته انکارناپذیر است که تعداد فیلمهای سیاه و سفید به شدت کاهش یافته اما استفاده از این ویژگی نه لزوما یک انتخاب بصری ساده بلکه شیوهای است برای بیان هنری. اگر به بحثهای ریشهای پیرامون استفاده از رنگ در سینما توجه کنیم خواهیم دید که عدم استفاده از رنگ گاهی اوقات میتواند باعث شود به جای توجه به جزییات نهچندان حایز اهمیت، مخاطب به برخی ویژگیهای اساسیتر این فیلمها توجه کند. برای مثال اشکال هندسی درون یک قاب رنگی ممکن است کمتر مورد توجه قرار گیرند اما همان شکلها در یک قاب سیاه و سفید توجه بیشتری به خود جلب کنند.
عدم استفاده از رنگ گاهی اوقات فضا را واقعیتر میکند (برای مثال نمایش زمان گذشته) و گاهی اوقات برعکس به ساخت تصویری تخیلی یاری میرساند (چرا که زندگی واقعی در نگاه مخاطب رنگی است). از سوی دیگر حذف رنگ در بعضی صحنهها میتواند تخیل مخاطب را فعالتر کند. بحث درباره رنگ در سینما گسترده است اما به اختصار باید اشاره کرد که استفاده از رنگها یا عدم استفاده از آنها تاثیراتی کلیدی در لحن، فضا و شیوههای بیانی هر اثر سینمایی دارند.
به دلیل اهمیت فیلمهای سیاه و سفید و ویژگیهای خاص فرمی این آثار در ادامه قصد داریم ۱۰ فیلم شاخص سیاه و سفید که در یک دهه اخیر اکران شدهاند را به ترتیب سال اکران معرفی کنیم:
۶- آغوش ابلیس
عنوان اصلی: Embrace of the Serpent
کارگردان: سیرو گرا
محصول: کلمبیا، ونزوئلا، آرژانتین
سال اکران: ۲۰۱۵
فیلم سینمایی «آغوش ابلیس» محصول سال ۲۰۱۵ میلادی است و با الهام گرفتن از یادداشتهای سفر دو دانشمند مردمشناس و گیاهشناس به نامهای تئودور كوچ گروونبرگ و ریچارد ایوانز شولتس برای فرهنگ در حال فراموشی آمازون ساخته شده است.
داستان فیلم در دو دوره با فاصله سیساله روایت میشود و درباره روابط بین یک بومی ساکن آمازون به عنوان آخرین بازمانده از نسل خود با دو دانشمند (یک مردمشناس آلمانی و یک گیاهشناس آمریکایی) است که برای یافتن گیاهی شفابخش و نادر به نام یاکورتا در منطقه آمازون در حال تحقیقاند.
کارگردان این اثر سیرو گرا به فرهنگ و افکار مردم بومی آمازون پرداخته و نشان داده است چگونه مهاجران سفیدپوست این منطقه را به سمت نابودی بردهاند. این اثر سینمایی مانند رودخانهای با آبهای خاکستری با سلسله تصاویر سیاه و سفید و چهرههایی که با محیط اطراف ترکیب میشوند تماشاگر را با خود به قلمرویی تاریک میبرد. روایت فیلم دقیق و آهسته پیش میرود و با تدوینی منحصربهفرد تا مدتها در ذهن مخاطبان باقی میماند.
اگرچه آمازون سرشار از رنگ است و شاید چنین فیلمی، رنگارنگی این منطقه را نادیده گرفته باشد اما سیرو گرا موفق شده جهان خود را به زیبایی خلق کند و فیلم سیاه و سفیدی بسازد که سرشار از احترام به تاریخ کلمبیا است.
۷- فرانتس
عنوان اصلی: Frantz
کارگردان: فرانسوا اوزون
محصول: فرانسه، آلمان
سال اکران: ۲۰۱۶
فرانسوا اوزون کارگردانی است که در ژانرهای مختلفی فیلم ساخته بیآنکه ذوق، سلیقه و وسواس مخصوص خود را در طی ساخت این آثار متفاوت از دست داده باشد. «فرانتس» فیلم دیگری از این کارگردان معاصر سینمای فرانسه درباره زن آلمانی جوانی است که با یک سرباز سابق فرانسوی رابطه برقرار میکند؛ مردی که احتمالا در جنگ جهانی اول با نامزد او که کشته شده در ارتباط بوده است.
در طول فیلم روابط عمق مییابند و خاطرات شخصیتها با ظرافت مرور میشوند. خواستهها و آرزوها، سردرگمیها و ترسهایی که در سالهای بین دو جنگ بر ذهن انسانها سایه افکنده بودند با قاببندیهای سیاه و سفید اوزون و بازیهای موفقی که این کارگردان از هنرپیشهها گرفته به خوبی تجسم یافته و بر مخاطب اثر میگذارد. اوزون به مثلث شخصیتهای اصلی خود اجازه میدهد از طریق برهمکنش با یکدیگر درون داستانی از فقدان و اندوه به خوبی بدرخشند و بر کیفیت اثر بیافزایند.
به شکل کلی فضای سیاه و سفید فیلم و بیرنگی آن کارکردی نمادین نیز دارد و گمگشتگی آن سالها را نشان میدهد؛ درست مانند وضعیت درونی شخصیت اصلی فیلم.
فرانتس اقتباسی است از فیلم «لالایی شکسته» که ارنست لوبیچ در سال ۱۹۳۲ کارگردانی کرده؛ این اثر نیز خود اقتباسی بوده از نمایشنامه «مردی که کشتم» اثر موریس روستان.
۸- رما
عنوان اصلی: Roma
کارگردان: آلفونسو کوارون
محصول: مکزیک، آمریکا
سال اکران: ۲۰۱۸
فیلم سینمایی «رما» محبوبترین و شخصیترین اثر سینمایی کارگردان مکزیکی آلفونسو کوارون و محصول سال ۲۰۱۸ میلادی است. رما در هفتادوپنجمین جشنواره فیلم ونیز برنده جایزه شیر طلایی شد. این اثر سینمایی داستانی نیمه اتوبیوگرافیک است که بر اساس زندگی کوارون در کودکی و داستان زنی که او را بزرگ کرده نوشته شده.
کوارون قصد ساختن یک اثر نوستالژیک را نداشته بلکه تلاش کرده نگاهی فشرده داشته باشد به زندگی یک خانواده طبقه متوسطی در دهه ۱۹۷۰ مکزیک؛ نگاهی که از سطح فردی و خانوادگی به سطح اجتماعی رفته و بازمیگردد.
کلئو (با بازی یالیتزا آپاریچیو) خدمتکاری است که روابط صمیمانهای با خانوادهای که برایشان کار میکند دارد و بچهها نگاهی مادرانه به او دارند. کلئو پس از مدتی درگیر رابطهای شده و زندگیاش دچار تغییراتی میشود همچنان که خانواده ثبات گذشته را از دست میدهد. رما در عین حال نگاهی گذرا اما موثر دارد به شرایط بحرانی جامعه مکزیک در آن دهه.
آلفونسو کوارون علاوه بر کارگردانی و فیلمنامهنویسی، فیلمبرداری رما را هم بر عهده داشته و خود از تهیهکنندگان فیلم بود. به گفته کوارون استفاده از تصاویر سیاه و سفید در کنار بهرهبرداری از دوربین دیجیتال یکی از ارکان ساخت این فیلم بوده است. این کارگردان مکزیکی اشاره کرده که رما حتما باید سیاه و سفید میبود تا ارتباط خود را با گذشته حفظ کند و در عین حال باید با دوربین دیجیتال ساخته میشد تا ارتباطش را با حال حاضر از دست ندهد.
کوارون در این باره میگوید بعد از ساعتها مکالمه تلفنی با امانوئل لوبزکی به این نتیجه رسیده که باید فیلم را سیاه و سفید و با دوربین دیجیتال ضبط کند. لوبزکی فیلمبردار مشهوری است که پیش از این هم در آثاری چون فرزندان انسان (Children of Men) و جاذبه (Gravity) با کوارون همکاری داشته است.
۹- جنگ سرد
عنوان اصلی: Cold War
کارگردان: پاوو پاولیکوفسکی
محصول: لهستان
سال اکران: ۲۰۱۸
پاوو پاولیکوفسکی تنها کارگردانی است که در این لیست دو فیلم را به خود اختصاص داده چرا که فارغ از کیفیت آثارش در یک دهه گذشته دو فیلم سیاه و سفید ساخته که در جشنوارههای مطرح جهانی به نمایش درآمده و مورد تحسین منتقدان قرار گرفتهاند. این کارگردان معاصر لهستانی پس از ساخت فیلم سینمایی ایدا که نامش را بیشتر از قبل سر زبانها انداخت با همکاری مجدد با ووکاش ژال به عنوان فیلمبردار داستان عاشقانه بین یک پیانیست و یک خواننده را در اروپای دوران جنگ سرد روایت میکند.
فیلم سینمایی «جنگ سرد» به موقعیتهایی که این دو نفر در آن قرار میگیرند و عشق پایدار و ماندگار آنها در طول زمان اشاره دارد. فیلم فاصله زمانی بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ۱۹۶۰ را در فرانسه و لهستان پیش چشم مخاطب میآورد تا شاهد آشفتگی، مشقت، حسادت، آسیبها، عشق و درد میان یوانا کولینگ در نقش زولا و توماش کات در نقش ویکتور بازیگران اصلی این اثر سینمایی سیاه و سفید باشند.
جنگ سرد در نشان دادن تصاویر درخشان چیزی کم نمیگذارد. در نهایت آخرین اثر پاولیکوفسکی رابطهای رمانتیک را در زمان و مکانی خاصی به تصویر میکشد که خود درونمایههایی انتقادی نسبت به شوروی و وضعیت لهستان تحت نفوذ شوروی دارد.
فیلم سینمایی جنگ سرد تقریبا پنج برابر هزینه تولیدش فروخت و علاوه بر موفقیت تجاری از لحاظ هنری هم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
۱۰- فانوس دریایی
عنوان اصلی: The Lighthouse
کارگردان: رابرت اگرز
محصول: ایالات متحده، کانادا
سال اکران: ۲۰۱۹
فیلم سینمایی «فانوس دریایی» (The Lighthouse) اثری ترسناک به کارگردانی رابرت اگرز یک فانتزی خالص تئاتری-سینمایی است. فانوس دریایی که در میان آثار زیرگونه «وحشت روانشناختی» طبقهبندی میشود داستان دو نگهبان فانوس دریایی (با بازی رابرت پتینسون و ویلم دفو) را دنبال میکند که در دهه ۱۸۹۰ میلادی سعی میکنند در یک دوره تنهایی و انزوای طولانی عقلانیت خود را حفظ کنند درحالی که در جزیرهای دوردست و متروک گرفتارند.
این اثر سینمایی ویژگیهای بصری و تصاویر موثر و هیپنوتیزمکنندهای دارد که آن را به فیلمی فراموشنشدنی تبدیل میکند. فانوس دریایی مورد تحسین منتقدان زیادی قرار گرفته است. مانولا دارگیس منتقد نیویورک تایمز فانوس دریایی را اثری دانسته که با کنترل و دقت زیاد، نورپردازی اکسپرسیونیستی و قاببندی قدیمی مربعی تاثیر روانی فضای تنگ و محصور را افزایش میدهد. پیتر برادشاو منتقد گاردین به رابطه منحصربهفرد میان دو نگهبان نیز میپردازد. رابطهای که از نظر این منتقد میان دشمنی، رفاقت، صمیمیت پدر و پسری و نفرت پدر و پسری نوسان میکند.
فانوس دریایی بیشتر به خاطر شخصیتهایی که میآفریند و سبک فیلمبرداری خاصش فضایی کابوسگونه دارد. در عین حال صحنههای درگیری و دیالوگهای طعنهآمیز میان دفو و پتینسون بسیار خوب از آب در آمده است.
به گفته کارگردان، فیلم از فانوس دریایی نوشته ادگار آلن پو الهام گرفته است گرچه تلاش شده این الهام به نوعی معاصربودن خود را حفظ کند و به همین دلیل بسیاری از عناصر درون اثر آلن پو در این فیلم غایباند. فیلم سینمایی فانوس دریایی اولین بار در سال ۲۰۱۹ در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و در طول این سال میلادی بابت دستاوردهای فنی چون فیلمبرداری و طراحی صحنه مورد توجه اهالی سینما قرار گرفت. فیلم همچنین در میان نامزدهای جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری قرار داشت.
فانوس دریایی را میتوان به نوعی آخرین فیلم سیاه و سفید مهم دهه اخیر نامید که توجه بسیاری از مخاطبان، کارشناسان، منتقدان و رسانهها را به خود جلب کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com